حسابداری ، سرمایه گذاری و کارآفرینی

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 63
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 49
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 144
:: بازدید ماه : 141
:: بازدید سال : 911
:: بازدید کلی : 72495
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
دو شنبه 17 خرداد 1395

شیرینی رایگان

تالار جهت برگذاری مراسمات
مکانی زیبا و مجلل
***
مراسهای بالای 300 نفر:
کارت دعوت مراسم رایگان
لباس عروس رایگان
آرایشگاه عروس رایگان
دسته گل عروس با تزئین گل ماشین عروس رایگان
فیلم برداری رایگان
پذیرایی با 2 نوع  میوه (رایگان)
پذیرایی با 2 نوع شیرینی (رایگان)
***
برای مراسهای بالای 550 نفر:
کارت دعوت مراسم با تنوع بالا و انتخاب شما (رایگان)
آرایشگاه عروس بصورت کاملآ حرفه ای و کامل (رایگان)
فیلم برداری بصورت کاملآ حرفه ای با دوربین HD و میکس و منتاژ (رایگان)
دسته گل عروس"طبیعی" با تنوع بالا و انتخاب شما (رایگان) 
تزئین گل ماشین عروس "طبیعی" با تنوع بالا و انتخاب شما (رایگان)
پذیرایی با 2 نوع  میوه (رایگان)
پذیرایی با 2 نوع شیرینی (رایگان)
***
مراجعین محترم میتوانید به جای خدمات رایگان از وام قرض الحسنه با کارمزد 1% تا سقف 50 میلیون ریال استفاده نمایید
***
منو غذا:
زرشک پلو با مرغ ............................ 11000
چلو کباب میکس............................. 11000

,...


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: برچسب‌ها: اعطای وام با کارمزد 4 درصد , اعطای وام , وام با کارمزد 4 , یوه , شیرینی رایگان , شیرینی مجانی , شیرینی , میوه رایگاه , مجانی , رایگان , فیلمبرداری , فیلمبرداری رایگان , کرمان ,
:: بازدید از این مطلب : 218
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ این گونه ﺷﮑﺎﺭ می کنند؛

ﺭﻭﯼ ﺗﯿﻐﻪ ﺍﯼ برنده مقداری ﺧﻮﻥ می ریزند ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﯾﺨﯽ ﻗﺮﺍﺭ داده ﻭ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺭﻫﺎ می کنند. ﮔﺮﮒ ﺁﻥ ﺭﺍ می بیند، یخ را به طمع ﺧﻮﻥ ﻟﯿﺲ می زﻧﺪ. ﯾﺦ روی تیغه کم کم ﺁﺏ می شود ﻭ ﺗﯿﻐﻪ تیز، ﺯﺑﺎﻥ سرد و بی حس شده ﮔﺮﮒ ﺭﺍ می بُرد. ﮔﺮﮒ ﺧﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ می بیند ﻭ به ﺗﺼﻮﺭ و خیال این که ﺷﮑﺎﺭ و طعمه ﺧﻮﺑﯽ پیدا کرده، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻟﯿﺲ می زند؛ اما نمی داند یا نمی خواهد بداند که با آن حرص وصف ناشدنی و شهوت سیری ناپذیر، دارد ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩش ﺭﺍ می خورد!

ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﺯ آن ﮔﺮﮒ زبان بسته ﺧﻮﻥ می رود تا به دست خودش کشته می شود.
نه گلوله ای شلیک می شود و نه حتی نیزه ای پرتاب! اما گرگ با همه غرورش سرنگون می شود!
بد نیست بدانیم که طمع، شهوت، پول، قدرت، تکبر، فخرفروشی، حب جاه و مقام و احساس بى نیازى و بی مسئولیتی در قبال هم نوع می تواند هر انسانى رو به سرنوشت این گرگ قطب گرفتار کند…
هلاکت به دست خودمان!
نه گلوله ای، نه نیزه ای …!


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

چندین سال قبل برای تحصیل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ایالات متحده شده بودم، سه چهار ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود که یک کار گروهی برای دانشجویان تعیین شد که در گروه های پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام میشد.

دقیقا یادمه از دختر آمریکایی که درست توی نیمکت بغلیم مینشست و اسمش کاترینا بود پرسیدم که برای این کار گروهی تصمیمش چیه؟

گفت اول باید برنامه زمانی رو ببینه، ظاهرا برنامه دست یکی از دانشجوها به اسم فیلیپ بود.

پرسیدم فیلیپ رو میشناسی؟

کاترینا گفت آره، همون پسری که موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو میشینه!

گفتم نمیدونم کیو میگی!

گفت …

همون پسر خوش تیپ که معمولا پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه!

گفتم نمیدونم منظورت کیه؟

گفت همون پسری که کیف وکفشش همیشه ست هست باهم!

بازم نفهمیدم منظورش کی بود!

اونجا بود که کاترینا تون صداشو یکم پایین آورد و گفت فیلیپ دیگه، همون پسر مهربونی که روی ویلچیر میشینه…

این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیر قابل باوری رفتم تو فکر، آدم چقدر باید نگاهش به اطراف مثبت باشه که بتونه از ویژگی های منفی و نقص ها چشم پوشی کنه…

چقدر خوبه مثبت دیدن…

یک لحظه خودمو جای کاترینا گذاشتم ، اگر از من در مورد فیلیپ میپرسیدن و فیلیپو میشناختم، چی میگفتم؟

حتما سریع میگفتم همون معلوله دیگه!!

وقتی نگاه کاترینا رو با دید خودم مقایسه کردم خیلی خجالت کشیدم…

شما چی فکر میکنید؟

چقد عالی میشه اگه ویژگی های مثبت افراد رو بیشتر ببینیم و بتونیم از نقص هاشون چشم پوشی کنیم


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 244
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1398

روزی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد می شدیم ؛
دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد ، اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد.
همان طور که دور می شدیم، به دوستم گفتم:
چه مرد عبوس و ترش رویی بود.
دوستم گفت:
او همیشه این طور است!
پرسیدم: پس تو چرا به او احترام می گذاری؟!
دوستم با تعجب گفت:
“چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!
من خودم هستم.”…


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

روی هر جمله ۱ دقیقه فکر کن ؛

۱٫می دونی چرا شیشه ی جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.

۲٫دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه

۳٫تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت

۴٫دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.

۵٫اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان

۶٫وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره…!!!


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار من نیز در لانه تو ، مأوا گزینم و همخانه تو باشم
مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد!
چون لانه مارتنگ بود خارهای تیز خارپشت هردم به بدن نرم مار فرو می رفت و وی را مجروح می ساخت اما مار از سر نجابت دم بر نمی آورد
سرانجام مارگفت :
نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شده ام میتوانی لانه من را ترک کنی؟
خارپشت گفت من مشکلی ندارم اگر تو ناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی,

عادت ها ابتدا به صورت مهمان وارد میشوند اما دیری نمیگذرد که خود را صاحبخانه می کنند و کنترل ما را به دست می گیرند
مواظب خارپشت عادتهای منفی زندگیتان باشید خودت باش نقاط مثبتت را فراموش نکن

دانستن ، قدرت است
ایمان ، قوت روح است
وحدت ، قدرت آفرین است
عشق ، پایدارترین قدرت جهان است
و……
پس در انرژیهای مثبت را ، بر خود بگشا و عادتهای مثبت زندگیت را قدرت و قوت بخش


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

ﺩﺭ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ ﺩﺭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ( ﺍﺭﺍﺯﻝ ﺍﻭﺑﺎﺵ ) ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻣﯿﺮﯾﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﺎﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽ ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ . ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺮﻣﯿﺨﯿﺰﻧﺪ . ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮﯼ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .

ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ :
ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ ……..
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ ﻣﯽ ﺍﻓﮑﻨﻨﺪ . ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ” ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ” ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ .


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 271
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ ﺍﻓﺮﯾﻘﺎ،ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ.

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﺮﺩﻭ،ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .

ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺟﯿﻎ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﭘﺮﺩ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﻮﺩ.ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺷﮑﺎﺭ ﺷﮑﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !!

ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻏﻠﻂ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻓﺘﻨﯽ ﻣﺎ،ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁن ها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ …

بنابراین نه مشتمان که ذهنمان را باز کنیم تا آزاد شویم….


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 254
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

روانشناسان میگویند: ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ… ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ… ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ… ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ میخندد…. “روزگـــــــــــارتان پُر خنـــــــــــــده


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 252
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری می رود . پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد پس من به تو دختر نمیدهم.

پسری پولدار اما  بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر می گوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند.

دختر گفت:  پدر، مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد ؟


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 274
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

تو شمال شهر و یه جای لرد نشین یه شهری تو آمریکا ،یه قنادی باز شد ..فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن ،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال 

خرید بودن ،یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه سنت پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!

مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و

گفت :قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید …پولتون رو بردارید و هر چقدر شیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!!

امروز مجانیه اینجا …

پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا ؟

مدیر قنادی گفت :شما هم اگه مثل این آقا ،تموم داراییتون رو ، روی میز میذاشتین برای شیرین کردن زندگی ،جلوتون تعظیم میکردم …


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

تنها روش رها شدن از قرض و بدهی شناسایی دلایل بدهکار شدن است.

چندی پیش در یکی از خبرگزاری‌ها به اطلاعات جالبی برخورد کردم. صرف نظر از آمار میلیونی وام گیرندگانی که در صف انتظار برای نوبت وام خود هستند، تنوع تسهیلات ارائه شده توسط بانک‌ها جلب توجه می‌کرد. طبق بررسی انجام شده ۱۲۳ نوع تسهیلات بانکی با شرایط و عناوین مختلف توسط ۱۶ بانک در ایران ارائه می‌شود و این جدا از صندوق‌های قرض‌الحسنه و تعاونی‌هایی است که به صورت مجزا در امور بانکی فعالیت می‌کنند. نظر به این که تا تقاضایی نباشد عرضه‌ای صورت نمی‌گیرد و شرایط جامعه ایجاب می‌کند که وام‌هایی از قبیل وام نوسازی خودروهای فرسوده به تسهیلات بانکی اضافه شود، چنین بر می‌آید که قشر عظیمی از جمعیت ایران بنا به نیاز درگیر بدهی‌های بانکی باشند. هر چند که تصور ذهنی از بدهکاری اغلب منفی است، اما در حقیقت بد و خوب بودن آن کاملا بسته به شرایط فرد و موقعیتی که در آن گرفتار است قابل تحلیل است.

DebtFree

شاید ابتدایی‌ترین و واضح‌ترین دلیل بدهکاری عدم پس‌انداز باشد. برای شروع پس‌انداز کردن نیازی نیست بدهی‌های شما تمام شده باشد، از مخارج تحصیل فرزندتان رهایی یافته باشید، اقساط خانه و یا ماشین خود را پرداخته باشید و در کل منتظر زمانی مناسب باشید، صرفه جویی و پس‌انداز را هر چند کوچک به عادت هر روزه خود تبدیل کنید. داشتن پس‌اندازهایی هر چند کوچک نه تنها موجب افزایش انگیزه شما در پس‌انداز کردن می‌شود بلکه موجب می‌شود برای پاره‌ای از مخارج پیش‌بینی نشده زیر بار قرض و وام نروید.

آن‌چه که در این مقاله بدان می‌پردازیم پرداختن به علل عمومی بدهکاری و یا دلایلی است که موجب می‌شود افراد پس‌انداز کمتری داشته باشند:

۱- شما عموما چیزهایی را می‌خرید که به آن احتیاجی ندارید
به خاطر داشته باشید که مراکز خرید مکان‌های مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت و سرگرمی نیستند و در حقیقت زمانی که بدون برنامه به تفرج در میان برندها و پیشنهادهای پر زرق و برق مراکز خرید می‌پردازید، احتمال زیادی وجود دارد که با خرید اقلام غیر ضروری خود را بدهکار کنید. چندی پیش راهکارهایی را در خصوص نحوه اجتناب از خریدهای غیر ضروری را در مطلبی تحت عنوان ذهن‌مان را برای متوقف کردن خرید‌های غیر لازم برنامه‌ریزی کنیم (در دو قسمت + و +) منتشر کردیم.

۲- بیش از نقدینگی امروز خود خرید می‌کنید
هر چند که روی سخن بیشتر با خریدارانی است که توسط کارت‌های اعتباری خود و بیش از نقدینگی موجودشان خرید می‌کنند که به طور معمول چنین شرایطی برای خریداران در ایران اغلب وجود ندارد، اما خرید چکی هم بی‌شباهت با این نحوه خرید کردن نیست. زمانی که موجودی حساب شما کافی نیست و البته از افزایش موجودی حساب‌تان در تاریخ چک مطمئن نیستید خرید خود را به تعویق بیاندازید تا شرایط لازم فراهم شود.

۳- مشتری تازه‌های مارک یا برند خاصی هستید
پیروی از مد و البته برندهای خاص برای عده‌ای از افراد به یک سرگرمی و حتی وسواس ذهنی تبدیل شده است. زمانی که شما با پرداخت هزینه‌ای کمتر هم می‌توانید پلیوری را بپوشید که شما را از سرما حفظ کند و یا با پرداخت هزینه کمتر صاحب عینکی شوید که چشمان شما را از اشعه‌های خورشید حفظ کند، پرداخت قیمت‌های گزاف و بدون برنامه برای داشتن برندهایی خاص غیر عقلانی به نظر می‌رسد.

۴- در خرید خانه و ماشین به عنوان دو خرج سنگین و معمول در زندگی‌های امروزی، تنوع طلب هستید
اگر ماشین قدیمی شما هنوز کار می‌کند و به عنوان وسیله‌ای برای جابه‌جایی می‌توانید از آن استفاده کنید، اگر خانه شما برای شما و خانواده‌تان محیطی مناسب و راحت است شاید بتوانید به جای صرف هزینه برای ایجاد تغییرات غیر لازم، پول خود را برای حرکت‌های بهتری سرمایه گذاری کنید و از بدهی‌های سنگین جلوگیری کنید.

5-12-2015-7-27-59-AM

خرید و یا حتی اجاره خانه بزرگتر موجب می‌شود که برخی هزینه‌ها مثل هزیته نگهداری و شارژ ساختمان و حتی خرید اثاثیه جدید برای پر کردن فضاهای بزرگ‌تر به هزینه شما اضافه شود. به صورت مشابه هزینه نگهداری و تعمیر یک ماشین گرانقیمت مسلما از ماشین فعلی شما بیشتر است. در نظر داشته باشید گاه برای ایجاد تغییر نیازی نیست که صورت مسئله را کلا عوض کنید، خرید یک اثاثیه جدید حتی یک گلدان رومیزی هم می‌تواند حال و هوای خانه شما را تغییر دهد.

۵- پول خود را صرف خرید وسایلی می‌کنید که می‌توانید به راحتی اجاره کنید و یا به امانت بگیرید
قطعا لزومی ندارد که همه شما در انباری خود یک اره برقی ۲۰ اینچی داشته باشید آن هم تنها به این دلیل که یک روز به آن احتیاج پیدا کرده‌اید و یا این که در قفسه‌های آشپزخانه‌تان به اندازه‌ای ظرف و ظروف داشته باشید که بتوانید از عهده یک مهمانی ۲۰۰ نفره بر بیایید (چیزی که در دنیای امروزی به ندرت اتفاق می‌افتد). مراکز اجاره ظروف و تشریفات‌ها می‌توانند به راحتی در این زمان به کمک شما بیایند. تشخیص این که چه چیزی را بخرید و چه چیزی را قرض بگیرید یا اجاره کنید، بسته به شرایط افراد متفاوت است اما حتما به عنوان یک گزینه پیش از خرید به آن فکر کنید.

۶- به قیمت خرده فروشی خرید می‌کنید
صد البته که خرید چیزی مثل لباس و یا اثاثیه منزل نمی‎‌تواند به صورت عمده انجام شود اما برای خرید مایحتاج مصرفی نظیر انواع شوینده‌ها و یا حتی مواد خوراکی با ماندگاری بالا می‌توانید به فروشگاه‌ها و یا عمده فروشی‌ها مراجعه کنید و با خرید عمده از تخفیفات ویژه برخوردار شوید.

۷- برنامه مشخصی برای درآمد خود ندارید
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که علیرغم تصور خود با افزایش درآمد، بدهی‌های بزرگتری هم پیدا کرده باشید. با هر میزان از درآمد، شما برای پرداخت بدهی‌های قبلی، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و خریدهای لازم نیاز به برنامه مشخص و تخصیص بودجه دارید. برای شروع می‌توانید از نرم‌افزارهای رایگانی از قبیل حسابداری شخصی هلو و یا Gnucash بر روی تلفن همراه و یا تبلت خود استفاده کنید.

shutterstock_53974114

مدیریت مالی جزیی از درونیات انسان نیست و باید آن را آموخت. بنابراین در مورد نحوه برنامه‌ریزی مالی از کارشناسان کمک بگیرید و یا در این خصوص مطالعه کنید.

۸- پس انداز کردن و سرمایه‌گذاری را فراموش کرده‌اید
در مقدمه در خصوص اهمیت پس‌انداز کردن توضیحاتی گذرا مطرح شد. پیشنهاد بعدی سرمایه‌گذاری‌های کوچک و با ریسک پایین است. برای پول خود فرصتی ایجاد کنید که به جای آن که در تنگنای تورم ارزش خود را از دست دهد، در عوض بتواند در دراز مدت ارزش بیشتری کسب کند.

۹- شما با فردی ولخرج زندگی می‌کنید
خوب اگر شما هم‌خانه و یا همسری ولخرج دارید هر چند که مقابله سختی را پیش‌رو خواهید داشت، اما می‌توانید مدیریت هزینه‌های خانه را به او بسپارید. شاید مسئولیت مالی موجب شود که یکسری از مخارج غیرضروری از زندگی شما حذف شود.

۱۰- توهم یک شبه پولدار شدن دارید
اگر در بین اطرافیان خود کسی را می‌شناسید که بلیط بختش برده است و صاحب مبلغ هنگفتی در یک شب شده است لازم است این را بدانید که احتمال رخ دادن چنین شانسی برای هر فرد تنها یک دهم درصد است پس زیاد نمی‌شود روی این گونه پولدار شدن حساب کرد.

paying-off-debt-ts-1360x860

۱۱- عادت‌های پول‌خوار دارید
گاه تجربه لذات کوتاه مدت برای شما بدهی‌ها و ناراحتی‌های بلند مدت به جا می‌گذارد. اعتیاد به سیگار و سایر مواد مخدر، قمار و حد پرداختن بیش از حد به یکی از علایق فردی می‌تواند در لیست عادت‌های پول‌خوار قرار گیرند.

۱۲- بیش از حد زمان خود را هدر می‌دهید
عبارت مصطلحی است که «زمان، پول است» اما در حقیقت ارزش زمان از پول هم بیشتر است. اگر شما نمی‌توانید به درستی زمان خود را مدیریت کنید به احتمال زیاد در مدیریت پول خود نیز مشکل خواهید داشت. تمرکز وقت و انرژی خود را بر روی جنبه های مهم زندگی بگذارید و به یاد داشته باشید که اغلب ما در سپری کردن ساعت‌های فراغت و اوقاتی که برنامه‌ای برای خود نداریم، پول بیشتری خرج می‌کنیم.

۱۳- مراقب سلامتی خود نیستید
هزینه‌های سرسام‌آور درمان، پیشگیری از بیماری را برای ما جدی‌تر و با اهمیت‌تر می‌کند. با چکاپ‌های دوره‌ای، تغذیه سالم و انجام فعالیت‌های ورزشی می‌توان تا حد زیادی از هزینه‌های درمان جلوگیری کرد.

url

از نگاه دیگر اغلب مشکلات جسمی و روانی نتیجه مشکلات اعصاب و بسیاری از مشکلات اعصاب نتیجه مشکلات مالی دراز مدت است.

۱۴- از نعمت‌های رایگان زندگی لذت نمی‌برید
بهترین لذت‌های زندگی رایگان هستند. در واقع سرگرمی‌ها و تفریحاتی که با خرج کردن پول برای خود فراهم می‌کنید، لذت‌های درجه دو زندگی هستند. برای پرکردن یک روز تعطیل می‌توانید با خانواده در طبیعت دور هم جمع شوید، به پیاده‌روی بروید، به تماشای غروب آفتاب بنشینید و در نهایت از نعمت‌های رایگان زندگی لذت ببرید.

لطفا به یاد داشته باشید که بدهی مالی می‌تواند پاک شود و یا از ایجاد مجددش اجتناب شود و این مستلزم کمی تلاش، برنامه‌ریزی و یادگیری است. همه ما می‌خواهیم زندگی راحت و شادی داشته باشیم، بنابراین کیفیت و ارزش زندگی خود را به توقعات و انتظارات دیگران از شما و اشیا مادی سنجاق نکنید.


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 285
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

حسین بن منصور حلاج را درظهر ماه صیام از کوی جذامیان گذر افتاد.جذامیان به ناهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند.حلاج برسفره آن ها نشست و چند لقمه بردهان برد.جذامیان گفتند :

دیگران بر سفره ما نمی نشینند و از ما می ترسند.

حلاج گفت: آن ها روزه اند و برخاست.

غروب هنگام افطار حلاج گفت:

خدایا روزه مرا قبول بفرما.

شاگردان گفتند: استاد ما دیدیم که تو روزه شکستی.

حلاج گفت: ما مهمان خدا بودیم. روزه شکستیم,اما دل نشکستیم.

مراقب باشیم دل نشکنیم


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

نویسنده کتاب چه کسی پنیر من را برداشت،
فرق بین آدمها وموشها را اینطور توصیف میکند:
وقتی یک موش حس میکند تلاشهایش به نتیجه نمیرسد، روش خود را عوض میکند،اما وقتی آدمها حس میکنند کاری که انجام میدهند به نتیجه نمیرسد، عصبانی وخسته میشوند ودوست ندارند روش خود را عوض کنند.حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه ای رابه آنها نشان دهد،
حالت دفاعی به خود میگیرند و میگویند
“من همیشه این کار را این همین طور انجام داده ام.”
یا “من آدمی این مدلی هستم.”
در اصل این آدمها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن میترسند و حس میکنند ترسشان به این معناست که دیگر روشها اشتباه است.
همیشه آنچه به نظر ما طبیعی وصحیح به نظر میرسد، در اصل محصول باورهایمان است وبه ندرت نشان دهنده همه احتمالات و امکانات پیش رویمان یا تخمین صحیحی از توانایی هایمان است.
اگر میخواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی بدست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده اید،پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنی.


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 278
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394
روح و قدرت پذیرش
روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد.
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»
شاگرد پاسخ داد: خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد
پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد.
سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: کاملا معمولی بود

پیر هندو گفت: رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند.

بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب…


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 248
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا زنگی آبادی
شنبه 20 تير 1394

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ پنس اضافه تر می دهد!
او می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت:
آقا از شما ممنونم .
پرسیدم : بابت چی ؟
گفت : می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم، اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید، خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید، بیایم . فردا خدمت می رسیم!
او تعریف می کرد :
تمام وجودم دگرگون شد .حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم، در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!


:: موضوعات مرتبط: مطالب ناب , ,
:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
مـــــادران شــــهیدان گــمنــام قـــــهرمـــــــانـــــــانـی هستند که هرگز مـــدالشــان را ندیدند "قـــهرمــــانـــان بـــی مــــدال"
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اخبار جدید و مطالب اقتصادی و مالی و آدرس profit.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.